زمان تقریبی مطالعه: 5 دقیقه

پیرعلی جامی

پیرْ عَلیِ جامی (زنده در 940ق / 1533م)، خوش‌نویس قلم نستعلیق. او را یکی از5 تن شاگردان سلطان علی مشهدی، و هم‌پایۀ خوش‌نویسان نامداری چون سلطان محمد خندان، سلطان محمدنور، زین‌الدین محمود و سلطان محمد ابریشمی شمرده‌اند (پیر بوداق، 4 / 212-213). 
قاضی احمد قمی که بخش بزرگی از نوشته‌هایش را از کتاب پیربوداق منشی برگرفته، نام وی را میرعلی جامی ثبت کرده است و او را به همراه 4 تن خوش‌نویس یاد شده از «سرآمدان زمان و خوش‌نویسان دوران» می‌داند (ص 62). اما تذکره‌نویس هم‌عصر او مصطفى عالی که او نیز کتاب خود را در 995ق / 1587م بر پایۀ تذکرۀ محمد قطب‌الدین یزدی نوشته (نک‍ : بیانی، 3 / 813)، جایگاه وی را درخوش‌نویسی با مقام عبدالرحمان جامی در دانش و سخنوری یکسان دانسته است و او را در قلمرو خوش‌نویسی استادی مجرد(بی‌همتا) می‌خواند(ص38). عالی در توصیف حسن خط پیرعلی جامی حکایتی به‌نقل از میرعلی‌هروی ــ خوش‌نویس نامدار و استاد بی‌چون و چرای قلم نستعلیق ــ در کتابش آورده، می‌نویسد: میر علی گفته است که «از نگریستن به حرف «ع» در مفردات وی [پیرعلی] چشمم خیره... و اشک ازچشمانم جاری و کوکبم تیره شد». عالی این نقل قول بی‌مأخذ را گواه مرتبۀ بلند او در خوش‌نویسی می‌داند (همانجا). اما بیانی خط‌شناس بنام روزگار ما دربارۀ یک نسخۀ ظفرنامۀ کتابت شده به خط او (نک‍ : آثار، در همین مقاله) می‌نویسد: اگر این اثر «رقم کامل نداشت، باور نمی‌کردم که این کاتب همان باشد که خط او، چشم میرعلی هروی را خیره کرده» است (1 / 107). 
گزارش گزافه‌آمیز و داستان خودساختۀ مصطفى عالی در پیرامون جایگاه پیرعلی سبب لغزش پژوهشگران پس از او شده است (نک‍ : مستقیم‌زاده، 693؛ هوار، 223). عالی می‌نویسد: همان‌گونه که عبدالرحمان جامی در فضل و دانش سرآمد و میر مجلس بود، پیرعلی نیز یگانۀ «قلمرو کتابت» بود (همانجا). این مقایسه سبب شده است که نویسندگان تذکره‌های خوش‌نویسان زندگی پیرعلی جامی و امیر علیشیر نوایی را به هم پیوند دهند، هرچند که هیچ نشانه‌ای از زیستن پیرعلی در هرات و دستگاه نوایی دردست نیست. او در رقمهای خود به محل کتابت آثارش اشاره‌ای ندارد و دو اثر تاریخ‌دار او نزدیک به۴دهه پس از مرگ نوایی کتابت شده است (نک‍ : آثار). افزون بر این، امیر علیشیر نوایی در تذکرۀ مجالس‌النفائس خود که حاوی نام بیش از 350 تن نامداران دانش و هنر معاصر خود اوست، از پیرعلی نام نمی‌برد. پس او نمی‌تواند «سالها در سایۀ تربیت نوایی مرفه» زیسته باشد (نک‍ : بیانی، 1 / 106) و یا به «حرمت پدرش ]جامی[ پروردۀ امیرعلیشیر» بوده باشد (نک‍ : جغتایی، 62). 
پیرعلی در پایان نسخۀ دیوان نورالدین عبدالرحمان جامی شاعر نامدار ایرانی (د 898 ق / 1493م) خود را «بن عبدالرحمن جامی» می‌خواند (نک‍ : آثار). بیانی نخستین پژوهشگری است که برپایۀ این رقم، در جایی او را به «احتمال» (همانجا)، و در جای دیگر با ذکر «باید» (1 / 107)، فرزند جامی شاعر دانسته است؛ در حالی‌که خود او می‌افزاید که هیچ‌یک از «مورخان» از فرزندی به این نام برای جامی یاد نکرده‌اند. او بر آن است که پیرعلی «شاید» فرزند عبدالرحمان جامی دیگری هم‌زمان با جامی شاعر و دانشمند مشهور باشد (همانجا). بررسی زندگانی جامی این نظر بیانی را تأیید می‌کند؛ زیرا از ۴ تن پسران نورالدین عبدالرحمان جامی، ۳ تن در کودکی در گذشته‌اند و چهارمین آنها نیز خواجه ضیاءالدین نام داشته است (حکمت، 76- 79). با این‌همه، هنوز در برخی از تذکره‌های خوش‌نویسان معاصر این نسبت را می‌توان دید. 

آثـار

1. یک نسخۀ پرآرایۀ دیوان عبدالرحمان جامی، به قلم نستعلیق کتابت خوش، با رقم «العبدالفقیرالحقیر پیرعلی بن عبدالرحمٰن جامی... فی اواخر رجب المرجب سنة 933ق»، در کتابخانۀ فردوسی شهر دوشنبه در جمهوری تاجیکستان (بیانی، همانجا؛ بهرامیان، 1 / 39). 
2. یک نسخۀ ظفرنامۀ هاتفی به قلم نستعلیق، کتابت جلی متوسط با رقم «العبدالفقیر پیرعلی الکاتب الجامی» بدون تاریخ، در کتابخانۀ مدرسۀ عالی سپهسالار (بیانی، همانجا؛ دانش‌پژوه و منزوی، 3 / 504). 
3. نسخۀ دیگری از همان اثر به قلم کتابت متوسط، با رقم «پیرعلی الجامی» در گالری هنری والترز در بالتیمور آمریکا (بیانی، همانجا). 
4. نسخۀ مصور و پرآرایۀ دیگری از همان اثر (با عنوان تیمورنامه)، قطع وزیری (17×5 / 24 سانتی‌متر) در 176 برگ، به قلم نستعلیق خوش، با 5 نگاره، وقفی شاه‌عباس بزرگ بر بقعۀ شیخ صفی‌الدین اردبیلی، به یغما رفته در1244ق / 1828م، اکنون در کتابخانۀ سالتیکف شچدرین سن پترزبورگ (دورن، 383؛ دانش‌پژوه، 146؛ «نسخ خطی...»، I / 116). 
5. یک نسخۀ پرآرایۀ بوستان سعدی به قلم نستعلیق، با رقم «پیرعلی بن عبدالرحمان جامی» به تاریخ صفر 940 در کتابخانۀ توپکاپی‌سرای استانبول (TS, I / 194). 
6. قطعه‌ای به قلم نستعلیق کتابت خفی خوش با رقم «العبد الفقیر پیرعلی الجامی»، در مرقع بهرام میرزا، در همان کتابخانه (بیانی، همانجا). 
7. قطعه‌ای شامل دو بیت از سعدی با رقم «... فقیر پیرعلی...» (جغتایی، تصویر 31). 
8. یک نسخۀ سبحةالابرار به خط او که فکری سلجوقی در هرات دیده است (نک‍ : ص 56). 

مآخذ

بهرامیان، علی، فهرست نسخه‌های خطی کتابخانۀ ملی تاجیکستان (ابوالقاسم فردوسی)، قم، 1380ش؛ بیانی، مهدی، احوال و آثار خوش‌نویسان، تهران، 1345ش؛ پیربوداق منشی، جواهرالاخبار، نسخۀ عکسی موجود در کتابخانۀ مرکز؛ جغتایی، محمدعبدالله، سرگذشت خط نستعلیق، لاهور، 1390ق / 1970م؛ حکمت، علی اصغر، جامی، تهران، 1320ش؛ دانش‌پژوه، محمدتقی، نسخه‌های خطی در کتابخانه‌های اتحاد جماهیر شوروی، تهران، 1358ش؛ همو و علینقی منزوی، فهرست کتابخانۀ سپهسالار، تهران، 1340ش؛ عالی، مصطفى، مناقب هنروران، استانبول، 1926م؛ فکری سلجوقی، ذکر برخی از خوش‌نویسان و هنرمندان، کابل، 1349ش؛ قاضی احمد قمی، گلستان هنر، به کوشش احمد سهیلی خوانساری، تهران، 1359ش؛ مستقیم‌زاده، سلیمان، تحفۀ خطاطین، استانبول، 1928م؛ نیز: 

آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.